
قلم به دست
یکشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۹۰
مرثیه ای برای وطنم

پنجشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۹
دانشمندان: وجود حیات فرازمینی بر سطح یک سیاره مشابه زمین قطعی است.
سیاره Gliese 581G در مدار یک ستاره نزدیک کشف شده. فاصله این سیاره با ستاره اش به حدی است که آنرا در محدوده قابلیت حفظ حیات قرار می دهد. موقعیت این سیاره همچنین مکان وجود مایعات در سطح آنرا ایجاد می کند. در بین پانصد سیاره ای که تا کنون ستاره شناسان خارج از منظومه شمسی ما موفق به شناسایی

به گفته پروفسور استیون ووگت که ریاست تیم کاشفان را به عهده داشته، اندازه این سیاره مشابه زمین است و از جرم آن برداشت می شود که احتمالا ً یک سیاره سخره ای با سطح مشخص است و از جاذبه کافی برای حفظ یک جو پیرامونی برخوردار است.
هنوز مشخص نیست که آیا آب در این سیاره وجود دارد یا خیر و از ترکیب اتمسفری آن هم اطلاعی در دست نیست، اما از آن جایی که به مانند سیاره ما، شرایط مطلوب برای وجود مایعات را دارد، پروفسور ووگت اعتقاد دارد حیات باید آنجا نیز آغاز شده باشد.
پروفسور ووگت در یک مصاحبه رسانه ای گفت : " شخصا ً با توجه به توان ذاتی حیات برای شکوفا شدن در هر محیطی که امکان حفظش را داشته باشد، من می توانم بگویم احتمال وجود حیات در آن سیاره صد در صد است – من تقریبا ً هیچ شکی ندارم."
چهارشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۹
Foo Fighters - تظاهر کننده - با ترجمه فارسی
"The Pretender"
تظاهر کننده
Keep you in the dark
ترا در تاریکی نگه می دارند
You know they all pretend
تو میدانی که همه آنها تظاهر می کنند
Keep you in the dark
ترا در تاریکی نگه می دارند
And so it all began
و اینگونه است که همه چیز آغاز می شود
Send in your skeletons
استخوانها خود را اعزام کنید
Sing as their bones go marching in... again
رژه استخوانها را با آواز همراهی کنید
The need you buried deep
نیازی که در اعماق دفن کردی
The secrets that you keep are ever ready
اسراری که حفظ کرده ای همیشه آماده هستند
Are you ready?
آیا آماده ای؟
I'm finished making sense
من دیگر از منطق بریده ام
Done pleading ignorance
از تظاهر به حماقت دست کشیده ام
That whole defense
از آن بهانه همیشگی
Spinning infinity, boy
بچرخ تا بی نهایت پسر
The wheel is spinning me
این چرخه که منو می چرخاند
It's never-ending, never-ending
بی وقفه، بی وقفه
Same old story
همان داستان قدیمی
[Chorus (x2):]
What if I say I'm not like the others?
اگر بگم من مثل دیگران نیستم چی؟
What if I say I'm not just another one of your plays?
اگر بگم من یکی دیگر از بازی های تو نیستم چی؟
You're the pretender
توئی که تظاهر می کنی
What if I say I will never surrender?
اگر بگم هرگز تسلیم نمی شوم چی؟
In time or so I'm told
به وقت خودش، آن طور که می گویند
I'm just another soul for sale... oh, well
من فقط یک روح دیگر برای حراج هستم
The page is out of print
کاغذ چاپخانه تمام شده
We are not permanent
ما همیشگی نیستیم
We're temporary, temporary
ما موقتیم، موقت
Same old story
همان داستان همیشگی
[Chorus x2]I'm the voice inside your head
من آن صدایی هستم که در سر توه
You refuse to hear
همونی که تو بهش گوش نمی دی
I'm the face that you have to face
من آن صورتی هستیم که تو باید ببینی
Mirrored in your stare
صورتی که در نگاه تو منعکس شده
I'm what's left, I'm what's right
من آنچیزی هستم که باقی مانده، آنچه که بر حق است
I'm the enemy
من دشمنم
I'm the hand that will take you down
من آن دستی هستم که تو را به زیر خواهد کشید
Bring you to your knees
تو را به زانو خواهد نشاند
So who are you?
پس تو کی هستی؟
Yeah, who are you?
آره، تو کی هستی؟
Yeah, who are you?
Yeah, who are you?
چهارشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۹
همدردی با ابلیس - Guns & Roses - با ترجمه فارسی
"Sympathy For The Devil"
همدردی با ابلیس
Please allow me to introduce myself
لطفا ً اجازه بدید خودم را معرفی کنم
I'm a man of wealth and taste
من مردی دارا و خوش سلیقه هستم
I've been around for a long, long year
خیلی ساله که گشته ام
Stole many a man's soul and faith
روح و باور بسیاری از مردم را ربوده ام
And I was 'round when Jesus Christ
من آنجا بودم وقتی عیسی مسیح
Had his moment of doubt and pain
لحظه تردید و دردش را می گذراند
Made damn sure that Pilate
اطمینان حاصل کردم که فرماندار رومی
Washed his hands and sealed his fate
دستهایش را شست و تقدیر او را رقم زد
Pleased to meet you
از ملاقات شما خوشحالم
Hope you guess my name
امیدوارم اسمم را حدس زده باشی
But what's puzzling you
اما آنچه که شما را گیج کرده
Is the nature of my game
ماهیت بازی من است
I stuck around St. Petersberg
من دور و بر سنت پترزبورگ چرخیدم
When I saw it was a time for a change
وقتی دیدم زمان تغییر فرا رسیده
Killed the Czar and his ministers
من تزار را با وزرایش کشتم
Anastasia screamed in vain
آنستازیا بیهوده فریاد می کشید
I rode a tank
من سوار بر تانک بودم
Held a general's rank
و درجه ژنرالی داشتم
When the Blitzkrieg raged
در اوج حملات برق آسای آلمان نازی
And the bodies stank
وقتی که بوی تعفن اجساد بلند شده بود
Pleased to meet you
از ملاقات شما خوشحالم
Hope you guess my name, oh yeah
امیدوارم اسمم را حدس شده باشید دیگه
What's puzzling you
Is the nature of my game, oh yeah
I watched with glee
من با شعف نظاره کردم
While your kings and queens
وقتی شاه ها و ملکه های شما
Fought for ten decades
برای صد سال جنگیدند
For the Gods they made
برای خدایانی که خود ساخته بودند
I shouted out
من فریاد زدم
"Who killed the Kennedys?"
کی کندی ها را کشت؟
When after all
درحالی که در واقع
It was you and me
من و شما کشته بودیم
Let me please introduce myself
لطفا ً اجازه بدید خودم را معرفی کنم
I'm a man of wealth and taste
من مردی دارا و خوش سلیقه هستم
And I laid traps for troubadours
من بودم که هیپی ها را کشتم
Who get killed before they reached Bombay
قبل از اینکه به بمبئی برسند
Pleased to meet you
از ملاقات شما خوشحالم
Hope you guessed my name, oh yeah
امیدوارم اسمم را حدس زده باشی
But what's puzzling you
اما آنچه که شما را گیج کرده
Is the nature of my game, oh yeah, get down, baby
ماهیت بازی من است
Pleased to meet you
Hope you guessed my name, oh yeah
But what's confusing you
Is just the nature of my game
Just as every cop is a criminal
همانطور که هر پلیس یک بزه کار است
And all the sinners saints
و همه گناهکاران قدیس
As heads is tails
همانطور که سرها همه دم هستند
Just call me Lucifer
منو فقط لوسیفر صدا کن
'Cause I'm in need of some restraint
چون به یک کم مهار نیاز دارم
So if you meet me
پس اگر منو دیدی
Have some courtesy
تعارفات فراموشت نشه
Have some sympathy, and some taste
همدردی و سلیقه به خرج بده
Use all your well-learned politesse
از ادبی که آموختی خوب استفاده کن
Or I'll lay your soul to waste, um yeah
یا روحت را باطل خواهم کرد،
شنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۹
فتح قلع روسپیان

سرود بی اعتقاد سربازان تو بود
که از فتح قلعه ی روسپیان
باز می آمدند
جمعه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۹
مستراحی به وسعت یک سرزمین
متاسفانه نمی دانم این مطلب به قلم کیست، اگر کسی می داند، لطفا ً در بخش نظرات ذکر کند:

بسیار دور از هم قد کشیده ایم. هر یک بر فراز صخره ای بلند و دره ای عمیق میان مان که با هیچ خاکستری پر نخواهد شد. جدایمان کردند. از روز اول مهر. با پوشش های متفاوت. مانتو و مقنعه و چادر تیره بر من پوشاندند و تو را با لباس ف...رم و کله ای تراشیده به ساختمانی دیگر فرستادند. من رابه مدرسه ی دخترانه و تو را پسرانه.
دانشگاه هم که رفتیم جدایمان کردند. با ردیف های دور از هم. نیمکت های خانم ها و آقایان. با درها و راهروها و ورودی ها و خروجی های خواهران و برادران.جدایمان کردند و ما بسیار دور از هم قد کشیدیم. در اتوبوس با میله ها و در حرم و امامزاده با نرده ها و در دریا و ساحل با پارچه های برزنتی.آنقدر دور و غریب از هم بزرگ شدیم تا تو شدی راز درک ناشدنی ای برای من و من شدم عقده ی جنسی سرکوب شده ای برای تو.
تا هر جا که دیگر نتوانستند جدایمان کنند، در تاکسی و خیابان، از زور بیماری و عقده های جنسی خود را به من بمالی و برهنگی ساق پایم حالی به حالی ات کند و نگاه حریص ات مانتو ام را بدرد.جدا و بسیار دور از هم قد کشیدیم آنقدر که تا پایین تنه هایمان معذب مان کرد خیال کردیم عاشق شده ایم و چون عاشق هستیم باید ازدواج کنیم و بعد هم با هزاران عقده ی بیدار و خفته به زیر یک سقف رفتیم. بسیار دور از هم قد کشیدیم. آنقدر که دیگر نگاه مان نیز یکدیگر را خوب و درست ندید و نگاه های انسانی جای خود را به نگاه جنسیتی دادند درهمه جا. در محل کار، در محافل فرهنگی و علمی و حتی جلسات سیاسی.و من باید تقاص همه ی این فاصله ها را بپردازم . تقاص دوری از تو و بر صخره ای دیگر قدکشیدن را. تقاص تو را ندیدن و نشناختن را. باید که تنم بلرزد وقتی هوا تاریک می شود و من تنها در خیابانم. وقتی دنبال کار می گردم. وقتی تاکسی سوار می شوم.
اینجا یک مستراح عمومی است به وسعت یک کشور.وطن پرستان عزیز به شما برنخورد!!!آخر سالیانی است که در همه جای دنیا فقط مستراح ها را زنانه و مردانه کرده اند...
دوشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۶
راه یابی ایران به فضا مبارک باد
