سیاره Gliese 581G در مدار یک ستاره نزدیک کشف شده. فاصله این سیاره با ستاره اش به حدی است که آنرا در محدوده قابلیت حفظ حیات قرار می دهد. موقعیت این سیاره همچنین مکان وجود مایعات در سطح آنرا ایجاد می کند. در بین پانصد سیاره ای که تا کنون ستاره شناسان خارج از منظومه شمسی ما موفق به شناسایی آنها شده اند، این نخستین سیاره ای است که امکان حفظ حیات را دارد..
به گفته پروفسور استیون ووگت که ریاست تیم کاشفان را به عهده داشته، اندازه این سیاره مشابه زمین است و از جرم آن برداشت می شود که احتمالا ً یک سیاره سخره ای با سطح مشخص است و از جاذبه کافی برای حفظ یک جو پیرامونی برخوردار است.
هنوز مشخص نیست که آیا آب در این سیاره وجود دارد یا خیر و از ترکیب اتمسفری آن هم اطلاعی در دست نیست، اما از آن جایی که به مانند سیاره ما، شرایط مطلوب برای وجود مایعات را دارد، پروفسور ووگت اعتقاد دارد حیات باید آنجا نیز آغاز شده باشد.
پروفسور ووگت در یک مصاحبه رسانه ای گفت : " شخصا ً با توجه به توان ذاتی حیات برای شکوفا شدن در هر محیطی که امکان حفظش را داشته باشد، من می توانم بگویم احتمال وجود حیات در آن سیاره صد در صد است – من تقریبا ً هیچ شکی ندارم."
Keep you in the dark ترا در تاریکی نگه می دارند You know they all pretend تو میدانی که همه آنها تظاهر می کنند Keep you in the dark ترا در تاریکی نگه می دارند And so it all began و اینگونه است که همه چیز آغاز می شود
Send in your skeletons استخوانها خود را اعزام کنید Sing as their bones go marching in... again رژه استخوانها را با آواز همراهی کنید The need you buried deep نیازی که در اعماق دفن کردی The secrets that you keep are ever ready اسراری که حفظ کرده ای همیشه آماده هستند Are you ready? آیا آماده ای؟ I'm finished making sense من دیگر از منطق بریده ام Done pleading ignorance از تظاهر به حماقت دست کشیده ام That whole defense از آن بهانه همیشگی Spinning infinity, boy بچرخ تا بی نهایت پسر
The wheel is spinning me این چرخه که منو می چرخاند It's never-ending, never-ending بی وقفه، بی وقفه Same old story همان داستان قدیمی [Chorus (x2):] What if I say I'm not like the others? اگر بگم من مثل دیگران نیستم چی؟ What if I say I'm not just another one of your plays? اگر بگم من یکی دیگر از بازی های تو نیستم چی؟ You're the pretender توئی که تظاهر می کنی What if I say I will never surrender? اگر بگم هرگز تسلیم نمی شوم چی؟ In time or so I'm told به وقت خودش، آن طور که می گویند I'm just another soul for sale... oh, well من فقط یک روح دیگر برای حراج هستم The page is out of print کاغذ چاپخانه تمام شده We are not permanent ما همیشگی نیستیم We're temporary, temporary ما موقتیم، موقت Same old story همان داستان همیشگی [Chorus x2]I'm the voice inside your head من آن صدایی هستم که در سر توه You refuse to hear همونی که تو بهش گوش نمی دی I'm the face that you have to face من آن صورتی هستیم که تو باید ببینی Mirrored in your stare صورتی که در نگاه تو منعکس شده I'm what's left, I'm what's right من آنچیزی هستم که باقی مانده، آنچه که بر حق است I'm the enemy من دشمنم I'm the hand that will take you down
من آن دستی هستم که تو را به زیر خواهد کشید Bring you to your knees تو را به زانو خواهد نشاند So who are you? پس تو کی هستی؟ Yeah, who are you? آره، تو کی هستی؟ Yeah, who are you? Yeah, who are you?
در بامداد انقلاب نحسی که دنیای ملتی را مثل آخرت یزید کرده، آبجو شمس و شکوفه نو سوخت. شهر نو آتش گرفت و روسپیان کشته شدند. بعضی وقتها لازم است جنایتهای جمعی خودمان را به یاد بیاوریم، آنوفت امروزمان را بهتر درک می کنیم.
فغان که سرگذشت ما سرود بی اعتقاد سربازان تو بود که از فتح قلعه ی روسپیان باز می آمدند
متاسفانه نمی دانم این مطلب به قلم کیست، اگر کسی می داند، لطفا ً در بخش نظرات ذکر کند:
بسیار دور از هم قد کشیده ایم. هر یک بر فراز صخره ای بلند و دره ای عمیق میان مان که با هیچ خاکستری پر نخواهد شد. جدایمان کردند. از روز اول مهر. با پوشش های متفاوت. مانتو و مقنعه و چادر تیره بر من پوشاندند و تو را با لباس ف...رم و کله ای تراشیده به ساختمانی دیگر فرستادند. من رابه مدرسه ی دخترانه و تو را پسرانه.
دانشگاه هم که رفتیم جدایمان کردند. با ردیف های دور از هم. نیمکت های خانم ها و آقایان. با درها و راهروها و ورودی ها و خروجی های خواهران و برادران.جدایمان کردند و ما بسیار دور از هم قد کشیدیم. در اتوبوس با میله ها و در حرم و امامزاده با نرده ها و در دریا و ساحل با پارچه های برزنتی.آنقدر دور و غریب از هم بزرگ شدیم تا تو شدی راز درک ناشدنی ای برای من و من شدم عقده ی جنسی سرکوب شده ای برای تو.
تا هر جا که دیگر نتوانستند جدایمان کنند، در تاکسی و خیابان، از زور بیماری و عقده های جنسی خود را به من بمالی و برهنگی ساق پایم حالی به حالی ات کند و نگاه حریص ات مانتو ام را بدرد.جدا و بسیار دور از هم قد کشیدیم آنقدر که تا پایین تنه هایمان معذب مان کرد خیال کردیم عاشق شده ایم و چون عاشق هستیم باید ازدواج کنیم و بعد هم با هزاران عقده ی بیدار و خفته به زیر یک سقف رفتیم. بسیار دور از هم قد کشیدیم. آنقدر که دیگر نگاه مان نیز یکدیگر را خوب و درست ندید و نگاه های انسانی جای خود را به نگاه جنسیتی دادند درهمه جا. در محل کار، در محافل فرهنگی و علمی و حتی جلسات سیاسی.و من باید تقاص همه ی این فاصله ها را بپردازم . تقاص دوری از تو و بر صخره ای دیگر قدکشیدن را. تقاص تو را ندیدن و نشناختن را. باید که تنم بلرزد وقتی هوا تاریک می شود و من تنها در خیابانم. وقتی دنبال کار می گردم. وقتی تاکسی سوار می شوم.
اینجا یک مستراح عمومی است به وسعت یک کشور.وطن پرستان عزیز به شما برنخورد!!!آخر سالیانی است که در همه جای دنیا فقط مستراح ها را زنانه و مردانه کرده اند...